00:00
00:00
ترانه آهنگ سالار عقیلی به نام حال محال
در خودم گم شده بودم تو صدایم کردی
عاشقم کردی و کشتی و رهایم کردی
عشق پیش از تو فقط دلهره ای زیبا بود
حس بیداری اگر بود ولی رویا بود
در هوای تو نفس تنگ شود باکی نیست
آسمان گرچه زمین گیر شود خاکی نیست
زهر در جام بریزی به عطش مینوشم
جامه ای را که به آتش بکشی میپوشم
آنکه در راه رفته است کجا برگشته
عاشقی کرده اگر با تو چرا برگشته
چشم تو باده ترین جام حلالیست که هست
در مقامی که همان حال محالیست که هست
پر من سوخت کنار تو و پرواز شدم
عجز شدم تو مرا کشتی و اعجاز شدم
گفتنی نیست فنایی که سرآغاز بقاست
دیدنی است بقایی که سرانجام فناست
دانلود با لینک مستقیم
آهنگ های بیشتر از سالار عقیلی
نظر Jalal
در تاریخ : ژانویه 30, 2019ریتم و تنظیم های داخل کشور تعطیله حیف از این صدا