ترانه آهنگ امید جلیلی به نام رحمت پیر
« دراین دیار دل خسته ام
از زرق دنیا رسته ام
گرچه ز خود دل شسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام »
« دراین دیار دل خسته ام
از زرق دنیا رسته ام
گرچه ز خود دل شسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام »
جان گر دهی جانان من
شو مرهم و درمان من
چون کوی تو بنشسته ام
ای رحمت دوران من
ای رحمت دوران من
آن دم که بردی دل زمن
مایوس شد از من اهرمن
دل بر که محفوظ است یقین
دلبرده در هر انجمن
دلبرده در هر انجمن
« دراین دیار دل خسته ام
از زرق دنیا رسته ام
گرچه ز خود دل شسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام »
« دراین دیار دل خسته ام
از زرق دنیا رسته ام
گرچه ز خود دل شسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام »
ای رشمه ی زیبای من
ای خرقه ی دیبای من
در مصحف نازل زحق
بسم اللهی و بای من
استاد ز نسل عاشقی
حلقه به حلقه حاذقی
رحمت به خلق عالمی
علی، محی و صادقی
علی، محی و صادقی
محی ز رحمت گشته سیر
آن دم که شد در دام اسیر
چون حلقه در زنجیر میر
از پیر و از پیران پیر
از پیر و از پیران پیر
«دراین دیار دل خسته ام
از زرق دنیا رسته ام
گرچه ز خود دل شسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام»
«دراین دیار دل خسته ام
از زرق دنیا رسته ام
گرچه ز خود دل شسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام
لیک بر صنم دل بسته ام»
چونکه شنیدم نام تو
زنجیره ی خوش فام تو
آن نفس وحشی رو چنان
اینگونه کردم رام تو
استاد ز نسل عاشقی
حلقه به حلقه حاذقی
رحمت به خلق عالمی
علی، محی و صادقی
علی، محی و صادقی