ترانه آهنگ کیان پورتراب به نام فراموشی محض
فراموشیِ محض
هرچی بزرگتر میشیم..
هرچی بیشتر میریم جلو،
هرچی تو نزدیکتر میشی..
من دیگه کمتر،میشناسم تورو...
میشناسم تورو...
دیگه کمتر،میشناسم تورو...
تو این روزایی که هستیم..
یه چیزی شده کم،
انگار از روز اول،ما..
رفتیم این مسیرو کَج!
من یه حسرتِ خاموش،از گذشته هام...
که هیچ چرخی دیگه من رو،نمیبَره جلو،
نمیبره جلو...
نمیبره جلو.....
دیگه نه میـشه از اینروزا گذشت،
نه میـشه که به عقب برگشت...
پس بگو چی میـشن اون رویاهایی،
که از کودکی هامون اومدن باهامون...
اینهمه سال خواب موندیم..
زیر این بارِ خستگی،
از ما فراموشی موند و بس...
اینهمه خواب موندیم..
من و اینبار پس بگیر،
از فراموشیِ محض...
از فراموشیِ محض...
منو اینبار پس بگیر،
از فراموشیِ محض....