متن : كسرا بختياريان - موزيك : ميلاد اسدي - میکس و مسترینگ : صادق صالحي
ترانه آهنگ بيتا طايي به نام وینستون لایت
قرار نبود همه چیز یه دفعه تموم شه
قرار نبود بي خبر بزاري بري
اين طور تموم شدن خیلی بی رحمانه س ما
باید آروم اروم جدا می شدیم.
اینکه
یه شب از کافه بزنيم بيرون و ١٥ دقیقه تو سکوت به خوشبختی هم فکر کنیم و
بعدم
هركي بره دنبال بدبختی اش
خيلي مسخره س، نیست!؟
اصن اینکه بغض من جلوی راننده تاکسی بشكنه و نیمه ی راه پیاده شم!؟
اینکه "داریوشِ لعنتی
با اون غم صداش بلند بلند از حنجره ی خسته ی باندا بخونه ...
اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد..."
این که شبا بی خوابی بزنه به سرم...
اينكه ديگه هيچ وقت حال من خوب نشه!
اونجارو نمي دونم عزیزم...
اونجارو نمي دونم
اما اینجا_
تو خونه ی من_
عشق بوی تلخ "وینستون لایت" می ده
اخه
من واسه تنهايي شدن اماده نبودم
اخه
ما باید کم کم جدا می شدیم.
مثلا اول من سایه ت می شدم،
بعد سایه ی سایه ت،
بعد سایه ی دستت،
بعد سایه ی لبات و ،
بعد پلک هات و
بعد...
اون وقت دیگه بعد"ی هم واسه من وجود نداشت...
هم من،هم تو!
لبخنداي خسته ای داریم
دل دستامون تو سرماي زمستون فقط به جیبامون خوشه!
کفشامون از بس جایی برای رفتن نداریم
نو مونده...
واسه هميناس كه ميگم
ما
بايد اروم اروم جدا ميشديم !
نظر Rita
در تاریخ : جولای 6, 2019داریوش لعنتی؟ چه طرز حرف زدنه؟😶
نظر Rita
در تاریخ : جولای 6, 2019چه نوع هنریه. دکلمه؟
نظر کورش
در تاریخ : جولای 6, 2019کم کم؟ … داستان اوناییه که یه عمره کم کم می خوان ترک کنن!