کلی انگیزه داشتم حیف شد ، حالا هم بالام ولی رو سیف مود
این همه راه برو به امید فردایی که یهو میبینی غیب شد
عجی مجی لا فرجی ، یه عده فعالن ما فلجیم
تو این وضعیت واقعا عجیب ، باس کلی دُمو با قلم چید
این بحث و نمیشه تعبیرش کرد ،میگن آینده رفته از این کشور خب
واسه جماعت گنجشک روزی ، آینده یعنی همین امشب
ولی جیک نزن درخواست نکن ، دیگه هیچ رقمه پرواز نکن
ساکت هیس ، نخند آواز نخون ، دیگه واسه هیچ نفر راه باز نکن
منظور اینه که به زور خواب باشی ، باس یادت بره که یه روز بال داشتی
دست بسته جلو قلدر ، مملکت گل و قل قل
هر کی رسید پاپوش برید، هر تونست از این چارگوش گریخت
حرفاتو نمیتونی باز گوش کنی ، پس مجبوری بری بشینی باز گوش کنی
لا جوونا صحبت وصیت و گریزونیم أ لغت نصیحت و
محاسن روی صورته نه سیرت و، نشستیم روی گسل حقیقت و
اونا که شبا توو ضیافتن ، از اون سر دنیا میگه بی بابَتَن
با چند تا کلمه پی نیابتن ، فقط آدما هیزم سیاستن
[کروس]
(با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره
مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم
میدونم میخوان از من چی بسازن،
حتی توو فکرشون من نمیبازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن ،
ولی من میمونم) 2
[ورس دو]
میزنن بهم قر نمیشم، منو شوکه نمیکنه فرم این شهر
آدما مث چاهین که هر چی حال بدی انگاری پر نمیشن
واسه من غریبه نمای شهر ، انگار همه بازیگر نمایشن
روزا همه چی رو میبینم و بهش فکر میکنم تووی تمام شب
حالا فاز بد نگیر یه کله بکوب ، به باقی راهی جلو بله بگو
بلا بارونه مرحم با قطره چکون ، دیگه راه چاره میشه خنده ژگوند
سنجشمون؟ گردش پول ، یعنی ارزشه افتاده از چشمون
یکی فلسفه هاشو تا دسته چپوند ، واسه اثبات فلسفه کله شکوند
دید هرزه گرد نیمه حمله ور ، تیزا اهل فن که کی به صرفه تره
اینه مهد فقر دیگه معرفت ، دید و حد فهم زیرِ خط فقر
ظاهرو ببینی اصل هوش ، توو باطن جای مغز یه فضله موش
لا برندا خودشو پیچیده ، هویت و هسته پوچ
عین میوه های هورمونی ، پی زر و کیسه های پُر پول
که جار بزنی و دیده هارو کور کنی
با ایده های فرغونی رخ بگیری و ، میز کارو پر کنی
از جماعت لق کندن ، این بادبادکا به نخ بندن
این چهره عصبی گارد قلبیه که خیلیا اومدن و زخم کردن
[کروس]
[کروس]
(با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره
مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم
میدونم میخوان از من چی بسازن،
حتی توو فکرشون من نمیبازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن ،
ولی من میمونم) 2
[ورس سه]
واسه همینه زندگی رو مبارزه میبینم ، با برنامه مقابلت میشینم
من اعصاب 20 سال دیگمو الان دارم از بدن خودم مساعده میگیرم و
پوست شهرو جلو همه میکنم ، اون زیر پره از مغز بی هدف
من جواز و سانسورو نمیدم ، حرف قشنگارو که همه میزنن
رپ یعنی حجامت روح ، تنبیه قضاوت کور
تفکیک عدالت و زور ، خونه آخر تجارت و پول
تو حرف و عمل همه کارا در حد ، تا قلم و دارم از همه دارا ترم
ولی یه وقتا حس میکنم حالم خوش نیست
ی حمزه میشه چتر بالا سرم
با کلمه تصویر مردابو کشیدم ، اونجا که منو به صلابه کشیدن
به جا اینکه از پا افتاده بشینم ، دندون نیشمو سمباده کشیدم
دیگه مهم نیست چه سالیه ، از اینجا به بعد وقت اضافیه
میری سر پایینیو سرعت میگری میبینی شصت ساعت یعنی یه ثانیه
تا وقتی وداع بگی دیدار فانی ، کارت اینه که پر کنی جای خالی
انگار افتادی وسط چاه تاریک ، فقط تصویر ماهو داری
از اونجا که بریده شد بند ناف ، تا اون وقتی که پایان یه خط صافه
قدمارو یه جوری من میکوبم زمین که جاودانه بشه رد پام
قصه رو از ته میبینم ، به پر و پام بد پیچیدن
پس میگیرم حقمو بعد میمیرم ، صد بارم بشکنم گچ میگیرم
من درگیره باید و نباید شدم ، آدمارو خواستم رعایت کنم
حل شده بودم تو طبیعت دورم ، حالا برمیگردم به حقیقت خودم
[کروس]
(با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره
مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم
میدونم میخوان از من چی بسازن،
حتی توو فکرشون من نمیبازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن ،
ولی من میمونم) 2
نظر یوسف
در تاریخ : مارس 17, 2018عالیه
نظر HesamH
در تاریخ : مارس 18, 2018کلی انگیزه داشتم حیف شد ، حالا هم بالام ولی رو سیف مود
این همه راه برو به امید فردایی که یهو میبینی غیب شد
عجی مجی لا فرجی ، یه عده فعالن ما فلجیم
تو این وضعیت واقعا عجیب ، باس کلی دُمو با قلم چید
این بحث و نمیشه تعبیرش کرد ،میگن آینده رفته از این کشور خب
واسه جماعت گنجشک روزی ، آینده یعنی همین امشب
ولی جیک نزن درخواست نکن ، دیگه هیچ رقمه پرواز نکن
ساکت هیس ، نخند آواز نخون ، دیگه واسه هیچ نفر راه باز نکن
منظور اینه که به زور خواب باشی ، باس یادت بره که یه روز بال داشتی
دست بسته جلو قلدر ، مملکت گل و قل قل
هر کی رسید پاپوش برید، هر تونست از این چارگوش گریخت
حرفاتو نمیتونی باز گوش کنی ، پس مجبوری بری بشینی باز گوش کنی
لا جوونا صحبت وصیت و گریزونیم أ لغت نصیحت و
محاسن روی صورته نه سیرت و، نشستیم روی گسل حقیقت و
اونا که شبا توو ضیافتن ، از اون سر دنیا میگه بی بابَتَن
با چند تا کلمه پی نیابتن ، فقط آدما هیزم سیاستن
[کروس]
(با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره
مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم
میدونم میخوان از من چی بسازن،
حتی توو فکرشون من نمیبازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن ،
ولی من میمونم) 2
[ورس دو]
میزنن بهم قر نمیشم، منو شوکه نمیکنه فرم این شهر
آدما مث چاهین که هر چی حال بدی انگاری پر نمیشن
واسه من غریبه نمای شهر ، انگار همه بازیگر نمایشن
روزا همه چی رو میبینم و بهش فکر میکنم تووی تمام شب
حالا فاز بد نگیر یه کله بکوب ، به باقی راهی جلو بله بگو
بلا بارونه مرحم با قطره چکون ، دیگه راه چاره میشه خنده ژگوند
سنجشمون؟ گردش پول ، یعنی ارزشه افتاده از چشمون
یکی فلسفه هاشو تا دسته چپوند ، واسه اثبات فلسفه کله شکوند
دید هرزه گرد نیمه حمله ور ، تیزا اهل فن که کی به صرفه تره
اینه مهد فقر دیگه معرفت ، دید و حد فهم زیرِ خط فقر
ظاهرو ببینی اصل هوش ، توو باطن جای مغز یه فضله موش
لا برندا خودشو پیچیده ، هویت و هسته پوچ
عین میوه های هورمونی ، پی زر و کیسه های پُر پول
که جار بزنی و دیده هارو کور کنی
با ایده های فرغونی رخ بگیری و ، میز کارو پر کنی
از جماعت لق کندن ، این بادبادکا به نخ بندن
این چهره عصبی گارد قلبیه که خیلیا اومدن و زخم کردن
[کروس]
[کروس]
(با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره
مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم
میدونم میخوان از من چی بسازن،
حتی توو فکرشون من نمیبازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن ،
ولی من میمونم) 2
[ورس سه]
واسه همینه زندگی رو مبارزه میبینم ، با برنامه مقابلت میشینم
من اعصاب 20 سال دیگمو الان دارم از بدن خودم مساعده میگیرم و
پوست شهرو جلو همه میکنم ، اون زیر پره از مغز بی هدف
من جواز و سانسورو نمیدم ، حرف قشنگارو که همه میزنن
رپ یعنی حجامت روح ، تنبیه قضاوت کور
تفکیک عدالت و زور ، خونه آخر تجارت و پول
تو حرف و عمل همه کارا در حد ، تا قلم و دارم از همه دارا ترم
ولی یه وقتا حس میکنم حالم خوش نیست
ی حمزه میشه چتر بالا سرم
با کلمه تصویر مردابو کشیدم ، اونجا که منو به صلابه کشیدن
به جا اینکه از پا افتاده بشینم ، دندون نیشمو سمباده کشیدم
دیگه مهم نیست چه سالیه ، از اینجا به بعد وقت اضافیه
میری سر پایینیو سرعت میگری میبینی شصت ساعت یعنی یه ثانیه
تا وقتی وداع بگی دیدار فانی ، کارت اینه که پر کنی جای خالی
انگار افتادی وسط چاه تاریک ، فقط تصویر ماهو داری
از اونجا که بریده شد بند ناف ، تا اون وقتی که پایان یه خط صافه
قدمارو یه جوری من میکوبم زمین که جاودانه بشه رد پام
قصه رو از ته میبینم ، به پر و پام بد پیچیدن
پس میگیرم حقمو بعد میمیرم ، صد بارم بشکنم گچ میگیرم
من درگیره باید و نباید شدم ، آدمارو خواستم رعایت کنم
حل شده بودم تو طبیعت دورم ، حالا برمیگردم به حقیقت خودم
[کروس]
(با اینکه مغز درگیر کاره ، فکرم زیرِ تیرِ داره
مقصد دیگه تیره تاره ، ولی من میمونم
میدونم میخوان از من چی بسازن،
حتی توو فکرشون من نمیبازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن ،
ولی من میمونم) 2